جدول جو
جدول جو

معنی نشان دار - جستجوی لغت در جدول جو

نشان دار
دارای نشان، دارای علامت
تصویری از نشان دار
تصویر نشان دار
فرهنگ فارسی عمید
نشان دار
(دَ نِ)
که علامتی دارد، علم. سرشناس. که به علامتی نزد همگان معروف است، مشخص. نمایان. هویدا.
- دروغ نشان دار
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از کمان دار
تصویر کمان دار
دارندۀ کمان، کسی که در تیراندازی با کمان مهارت دارد، کمان گیر
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از دکان دار
تصویر دکان دار
صاحب دکان، کاسبی که دکان دارد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از نشان دادن
تصویر نشان دادن
چیزی یا کسی را به کس دیگر نمایاندن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از قپان دار
تصویر قپان دار
کسی که شغلش وزن کردن بار با قپان است
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از جهان دار
تصویر جهان دار
خداوند، دارندۀ جهان، نگهبان جهان، کنایه از قدرتمند، پادشاه عادل و عاقل که مملکت خود را خوب اداره کند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از زبان دار
تصویر زبان دار
گویا، سخنگو، آنکه بتواند مطلب خود را خوب بیان کند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از نهان دان
تصویر نهان دان
غیب دان، آنکه از غیب آگاه است و غیب و نهان را می داند، دانندۀ غیب، عالم الغیب
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از میان دار
تصویر میان دار
در زورخانه، پهلوانی که میان گود قرار می گیرد و دیگران پا به پای او ورزش می کنند
فرهنگ فارسی عمید
(نِ)
نمودار. نمونه. نشانه:
ای نموداری ز یک لفظ وفاق تو بهشت
ای نشان واری ز یک حرف خلاف تو سقر.
ازرقی
لغت نامه دهخدا
تصویری از نشاندار
تصویر نشاندار
سرشناس، مشخص، نمایان، هویدا
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قپان دار
تصویر قپان دار
آنکه مامور وزن کردن اشیا با قپان است ترازودار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نان داری
تصویر نان داری
نان داشتن، فراهم بودن اسباب معاش
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نشان دادن
تصویر نشان دادن
ابراز کردن، ارائه کردن، اظهار کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نقاب دار
تصویر نقاب دار
نکابدار پرده پوش رخپوشیده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نشان دادن
تصویر نشان دادن
((~. دَ))
سراغ دادن، نمایاندن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از میان دار
تصویر میان دار
واسطه، شفیع، استاد زورخانه
فرهنگ فارسی معین
تصویری از سکان دار
تصویر سکان دار
مأمور هدایت وسیله های شناور یا پرنده
فرهنگ فارسی معین
تصویری از نشان دادن
تصویر نشان دادن
بروز
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از تکان دار
تصویر تکان دار
Jerkily
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از دکان دار
تصویر دکان دار
Shopkeeper
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از دندان دار
تصویر دندان دار
Toothily
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از نشان دادن
تصویر نشان دادن
Demonstrate, Indicate, Show
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از دکان دار
تصویر دکان دار
Ladenbesitzer
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از تکان دار
تصویر تکان دار
уривчасто
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از نشان دادن
تصویر نشان دادن
demonstrować, wskazywać, pokazywać
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از دندان دار
تصویر دندان دار
zahnig
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از دکان دار
تصویر دکان دار
владелец магазина
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از تکان دار
تصویر تکان دار
ruckartig
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از نشان دادن
تصویر نشان دادن
demostrar, indicar, mostrar
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از دندان دار
تصویر دندان دار
зубчатый
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از تکان دار
تصویر تکان دار
прерывисто
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از نشان دادن
تصویر نشان دادن
demonstrar, indicar, mostrar
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از دکان دار
تصویر دکان دار
власник магазину
دیکشنری فارسی به اوکراینی